Sunday, April 23, 2006

وقتی ناطق نوری هم نمی تواند بازی کند


تنش های موجود میان برخی محافظه کاران و تندرو های جناح راست با برخوردهای اخیر حامیان محمود احمدی نژاد با علی اکبر ناطق نوری در روزهای اخیر به اوج خود رسیده و از شکافی عمیق در پیکره ی این جناح سنتی حکایت می کند. در این میان پس ازموضع گیری های ناطق نوری درباره حمایت مصباح یزدی از رییس جمهور، سیاست های انتخاباتی احمدی نژاد و انتقاد ازعملکرد دولت وی ، بسیاری اظهارات اخیرمحمدتقی مصباح یزدی را متوجه او دانستند. هفته نامه پرتو سخن در شماره گذشته خود( 23 فروردین ماه) به نقل ازمصباح یزدی نوشت: من هشدار مى‏دهم، سربسته به شما مى‏گويم و ان‏شاءاللّه هميشه سربسته بماند: "كسانى كه شما باور نمى‏كنيد، درصدد تضعيف موقعيت رهبرى و ولايت فقيه هستند."
از سویی در تازه ترین این برخورد ها طی چند روزگذشته، سفر هیات دولت به استان مازندران که استان تحت نفوذ ناطق نوری است ،لغو شد. سفر دوازدهم رییس جمهور و هیات وزیرانش به استان مازندران درحالی لغو شد که قرار بود دولت احمدی نژاد پس از سفر به استان خراسان رضوی در مازندران تشکیل جلسه دهد. در این میان برخی از رسانه های حامی رییس جمهور از لغو این سفر به دلیل کدورت ها و اختلافات وی با ناطق نوری خبر دادند.سایت خبری عارف نیوز در خبر لغو سفر استانی محمود احمدی نژاد و هیات دولت، درباره شرط رییس جمهور برای سفربه استان مازندران نوشت : احمدی نزاد سفر به این استان شمالی را منوط به انتخاب فرمانداران شهرهای مختلف این استان کرده است.بسیاری از فرمانداران کنونی در شهرهای استان مازندران منتخب دولت گذشته هستند وهمسویی بالایی با حزب مشارکت دارند.بعد از انتخاب شفقت به عنوان استاندار مازندران تا به امروز تحول خاصی در این استان به ویزه در خصوص انتخاب فرمانداران در شهرهای مختلف مازندران به وجود نیامده است.منابع نزدیک به شفقت استاندار مازندران مدعی اند که وی از سوی "قناعت" معاون سیاسی و امنیتی استانداری مازندران تحت فشار است واختیاری در انتخاب فرمانداران ندارد.
این در حالی بود که پس از مدت کوتاهی سایت بازتاب خبردستگیری و بازداشت دو مقام ارشد امنیتی استانی به اتهام مفاسد اقتصادی را منتشر کرد. بنا بر اين گزارش، اين دو مقام، مديران امنيتي دو استان شمالي كشورند كه مراجع قضائي در تهران، حكم بازداشت آنان را صادر كرده‌اند در پرونده يكي از اين مديران، موضوع سوءاستفاده از يك زمين پانزده ميليارد توماني به همراه برخي مديران ديگر استان مطرح است.
حذف پیاده ها
در حالی که طی ماه های اخیر با توجه به شرایط بین الملی و خاص کشور برخی از فعالان جناح چپ و بطور مشخص حزب مشارکت متمایل به قدرت بوده و در صدد ایجاد یک تفاهم با برخی از گروه ها و سازمان های سنتی جناح راست است ، در آن سو اما تندروها ی راستی و صاحب قدرت نه تنها ازهرگونه اجماع و همسویی با محافظه کاران پرهیز می کنند ، بلکه گام های بزرگتری را در جهت یک دست کردن این جناح برداشته اند. به گفته برخی از کارشناسان تنش های موجود، میان تندروها و محافظه کاران جناح راست با توجه به روند فعلی بزودی گشترش یافته و چهره های شناخته شده ی دیگری را نیز به میان خواهد کشید.
این در حالی است که در گیری تندروهای جناح راست با ناطق نوری و برخی از محافظه کاران این جناح طی هفته های اخیر بیش از پیش شدت گرفته و چهره های دیگری را نیز دربرگرفته و به نقاط دیگر قدرت کشیده شده است. پس از کناره گیری ناطق نوری از ریاست شورای هماهنگی، در حالی که انتظار بازگشت مجدد او می رفت، برخی از اعضای شورای مرکزی از کم اهمیت بودن این مساله سخن گفتند. بهروزی ،عضو شوراي مركزي شوراي هماهنگي، یکی از کسانی بود که دراین باره گفت : شوراي هماهنگي، يك جناح وسيع در كشور است و به همين دليل با رفتن يك نفر فعاليت شورا بهم نخواهد خورد. با ورود به فضاي انتخابات خبرگان، جلسات و فعاليت‌هاي شوراي هماهنگي شروع و ادامه خواهد داشت اما با يك استراتژي جديد! از سویی دیگر نیزچندی پیش حميدرضا ترقي عضو شوراي مركزي حزب موتلفه درگفتگويي با اشاره به تحولات انتخابات رياست جمهوري در این باره گفت:" در ابتدا استراتژي اين بود كه به اجماع برسيم ، اما بر اثر توطئه اي در 27 آذروبا انتشار یک عکس، شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب از حالت چراغ خاموش بوسيله يك جرياني كه در آنجا نفوذ كرده بود ، خارج شده و فعاليت شوراي هماهنگي روشن شد. بعد از آن مرحله، امكان اجماع وجود نداشت. "
در همین حال سایت های خبری تندروهای جناح راست نیز در این باره نوشتند: عكس مورداشاره ترقی، عكسي بود از گردهمايي هزار نفره شوراي هماهنگي در 27 آذر سال 83 ، که در روزنامه هاي آن زمان منتشر شده و با دیدن این عكس القاء مي شد كه" نامزد شكست خورده خرداد 76، ( ناطق نوري ) مي خواهد نامزد انتخابات خرداد 84 را معين كند ."
این در حالی بود که "عارف نيوز" با اشاره به گفته های ترقی ، یکی دیگر از محافظه کاران جناح راست را هدف قرار داده و نوشت : قرار ، عكس و خبرمورد اشاره با امضا ودستورمحمدرضا باهنر (پدر خوانده جناح راست) در اختيار رسانه ها قرارگرفت كه احتمالاً منظور آقاي ترقي از توطئه ، عملكرد آقاي باهنر ، بايد باشد !
در حالی تندروهای جناح راست محمد رضا باهنر را نیز همراه با ناطق نوری مورد حمله قرار داده اند که این روند پیشتر واززمان انتخابات ریاست جمهوری آغاز شده است. این رویه که با انتشار اخبار و افشاگری های مالی و سیاسی آغاز می شود از زمان انتخابات در باره محمد ولایتی نیز شروع شده است. سایت تبلیغاتی "کاندیدای 84" که از محمود احمدی نژاد حمایت می کرد چند روز پیش از آغاز رای گیری درباره ناطق نوری و ولایتی نوشت: ظاهرا آقای ناطق نوری که مسئول به اجماع رساندن کاندیداهای اصولگرا بود در این مورد موفق نشده و همین باعث حضور آقای هاشمی در صحنه انتخابات گردید. البته نبود یک کاندیدای قوی و شایسته نظام هم در این تصمیم بی تاثیر نبوده است . به نظر می رسد حضور آقای ناطق نوری و ولایتی در جمع اصولگراها ، سناریوی از پیش تعیین شده ، به منظور اختلاف و نهایتا حذف اینگونه تفکرهایی می باشد که مافیای قدرت و ثروت را تهدید نماید.

تایید پروژه حذف محافظه کاران
انتشار کتاب خاطرات ناطق نوری توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی پس از مدت کمی از کناره گیری او از ریاست شورای هماهنگی نیروهای انقلاب می توانست دلیل خوبی برای آغاز حملات تندروهای جناح راست به این محافظه کار قدیمی باشد. از سویی اما موضع گیری های ناطق نوری در باره ی اظهارات مصباح یزدی وعملکرد دولت احمدی نژاد ،در تسریع پروژه حذف وی و دیگر محافظه کاران موثربود. ناطق در تازه ترین اضهاراتش در گفت و گو با روزنامه شرق،اظهارات مصباح یزدی درباره ی مقبولیت ومشروعیت نظام را مبحثی انحرافی خوانده و گفت :" این گونه مباحث انحرافى است و به نظر من به كشور ضربه مى زند."
پس ازاین موضع گیری ها و گفت و گوی ناطق نوری با روزنامه شرق سایت خبری عارف نیوز، از رسانه های حامی محمود احمدی نژاد و نزدیک به تندروهای جناح راست با انتشاریک مقاله و طرح چند پرسش آغازگر حملات مستقیم و بی پرده به ناطق نوری شد. حمله ای که تاکنون پاسخی نداشته است.درقسمتی از پرسشهای مطرح شده در مقاله ی عارف نیوز آمده است : تعریف آقای ناطق نوری از اصولگرایی چیست؟آیا این اصولگرایی آنقدر گل وگشاد است که میتوان در خانه چند هزار متری در فرمانیه نشست وهم خود را شیخ اصولگرا نامید؟ آقای ناطق نوری – شیخ جناح راست سنتی- در جریان انتخابات دوم خرداد 76 شکست سنگینی را متحمل شد در آن انتخابات ،مطرح ساخت که "من آخر نوکرهای آقای هاشمی هستم " آیابرهمین اساس است که در انتخابات نهم ریاست جمهوری سعی داشتند از کاندیداهای اصولگرا به عنوان ابزاری برای پیروزی آقای هاشمی استفاده نمایند(که البته در این مورد هم دچار شکست شدند)؟
همچنین دربخش دیگری از این مقاله که پیش از اظهارات مصباح یزدی منتشر شده است ، به اختلاف ناطق نوری با آیت الله خامنه ای اشاره شده و آمده است: اولین فردی که "ذوب در ولایت" را مطرح ساخت ایشان بود چرا بر خلاف نظر رهبری وی همچنان بر این شعار غیر عقلانی وغیر شرعی ادامه داد تا با عتاب رهبری مواجه شد؟
پیش از این برخی از کارشناسان بر اساس اخبار منتشر شده و تنش های موجود میان محافظه کاران و تندروهای راست گرا ، پیش بینی کرده بودند که تمام کسانی که پیش انتخابات ریاست جمهوری از گزینه ای جدای احمدی نژاد حمایت کرده اند، درصورت عدم حمایت از رییس جمهور، بزودی مورد هجوم جریان تندروی راست قرار گرفته و در نهایت حذف خواهند شد. این درحالی است که سکوت دربرابر حملات تندروها به کسانی مثل ناطق نوری ،باهنر و ولایتی می تواند نشانه تایید مقامات بلند مرتبه حکومت برپروژه حذف محافظه کاران از بازی قدرت باشد. آیا زندگی سیاسی محافظه کاران جناح راست به پایان رسیده است ؟

Monday, April 17, 2006

الهام افروتن هم به کمک نیاز دارد،مثل فاطمه حقیقت پژوه!

در خبرها آمده بود که نوزدهم اردیبهشت ماه ، الهام افروتن به همراه یکی از همکارانش به نام محسن درستکار ، محاکمه خواهند شد. همین طور گفت و گویی را در خبرها دیدم با پدر الهام . پدر الهام افروتن در این گفت و گو با نگرانی از وضعیت دخترش، از تمام روزنامه نگاران خواسته بود که به دخترش کمک کنند.
این در حالی بود که پیش تر الهام افروتن پس از انتشار خبر خودکشی اش ،در گفت و گویی که تنها خبرنگار خبرگزاری ایرنا در آن حضور داشت از فرصت طلبی بیگانگان ابراز انزجار کرده بود (البته همگی ما از کم و کیف این چنین گفت و گو هایی خبر داریم )و همچنین مادرش نیز در ماه اسفند بنا بر فشاری که برخانواده شان بود ، اظهار اطمینان کرده بود که دخترش بزودی آزاد می شود . پس از انتشار مصاحبه الهام افروتن با خبرگزاری جمهوری اسلامی و همچنین اظهارات مادش کمتر خبری درباره این خبرنگار زندانی در رسانه ها منتشر شد. و شاید این همان چیزی بود که بازجویان و مسولان قضایی خواستارش بودند. آن طور که از شواهد و اخبار منتشر شده پس از حکم 20 ماه حبس تعزیری برای علی دیرباز مدیر مسول نشریه تمدن هرمزگان به نظر می رسد ، مسولان قضایی در تدارک حکمی سنگین ( یا حتی اعدام) برای الهام افروتن و همکارش در شرایط فعلی هستند.
حالا که این سطرها را می نویسم نزدیک به سه ماه است که دختر جوانی به نام " الهام افروتن" در بازداشت به سر می برد. می دانم که نامش توی این سه ماه توی خیلی جاها نوشته و تکرار شده است ، اما با این وجود گویا نامش خیلی در ذهن ما ماندگار نبوده است، چرا که خیلی زود و شاید با یک بی مهری کوچک نامش را فراموش کرده ایم و حتی چهره رنگ پریده اش را نیز از خاطر برده ایم. همان طور که چهر ه و نام منصور اسانلو را از خاطر برده ایم.
دوست ندارم بگویم که ما موج سواریم و تا جریانی تولید نشود ، حرکتی نمی کنیم . نمی خواهم اصلا این را بگویم ، اما عمل ما این طور نشان می دهد که فراموش کاریم یا بهتر است بگویم شده ایم. اما تنها این ما نیستیم که باید بسیاری مسایل را به خاطرمان بسپاریم و مدام از آن بنویسیم. بلکه هستند کسان یا نهاد هایی که کارشان پرداختن به همین موضوعات است ، به همین پرونده ها . به همین کسان. همان هایی که دنباله ی نام سازمان ، نهاد و شرکت و یا هر چیز دیگرشان یک حقوق بشر هم دارد. همان هایی که می گویند کارشان این است که از این حقوق دفاع کنند. همان هایی که هر جا صحبت از فتح و فتوحات است نام حقوق بشر را می آورند.
اما انگار فراموش کرده اند که دختر 21 ساله ای که سر و کارش با کلمات بوده و هیچ وقت پایش به هیچ محکمه ای گشوده نشده بود حالا در میان کسانی است که بیشترشان مسافران راه پاسگاه و دادگاه و اندرزگاه و بیدادگاهند. نمی خواهم از دیگرانی که حالا در بندند و شاید در نزدیکی الهام، چیزی بگویم و یا نسبتی به آنها بیافزایم که هر کدامشان سررشته ی یک قصه اند و یک غصه.
اما این را می دانم که الهام باید حالا مفاهیم واژه ها را زندگی می کرد. باید بیشتر می آموخت روزنامه نگاری را. باید که دوست داشته می شد . باید که سایه ی عشقی روی سرش بود. رهایی را تجربه می کرد در بهار . باید مثل هر کدام از ما خودش را می نوشت .
دوستان او تنها اشتباهی مرتکب شده که ممکن بود هر کدام از ما مرتکبش می شدیم.حتی اگر کار او را غیر حرفه ای یا غیر اخلاقی نیز بدانیم باز او تنها کمی اشتباه کرده است. بخشیدن و بخاطر داشتنش کار دشواری نیست. روزانه در مطبوعات ما این اشتباه مدام تکرار می شود. همگی دیده ایم و می بینیم. شاید اگر او در جای دیگری و در کنار کسان دیگری کارش را می آموخت هرگز چنین خطایی نمی کرد. فراموش نکنیم که او بیشتر روزهای هفته اش را برای دریافت تنها 40 هزار تومن (این مبلغ ناچیز) در مطب یک دندانپزشک شب می کرد تا بتواند کمی سنگینی بار فقر پدرش را سبک کند. تا بتواند مثل من و شما قلمی داشته باشد با تکه کاغذی . تا بتواند زندگی کند . همه این ها اشتباهش را توجیه نمی کند؟
او را و زندگی اش را ، فقر پدرش را و حتی اشتباهش را خیلی از ما خوب می فهمیم.
نباید حالا سیمای نجیبش را چشم های حریصی می بلعیدند. نباید چشمان نانجیب هیچ بازجویی روی موهایش می لغزید. نباید هیچ دیوار بلندی با سیم های خاردارش او را آغوش می گرفت و نباید سایه سنگین ظلم او را در بر می گرفت. او تنها دخترکی است شاید بازیگوش و ساده دل . دخترکی که حرف های آدم های هزار چهره را هم باور می کند. حرفهای بازجوها را.
بیایید گمان کنیم او خود مااست. یا یکی از ما است. بیایید او را به خاطر داشته باشیم . بیایید نامش را به هر بهانه ای تکرار کنیم .بیاید به کسانی که ما را تنها می پندارند بفهمانیم که هر کدام از ما ملتی است. بیایید به او کمک کنیم ، به پدرش ، به مادرش ، به کسی که دوستش می دارد. باور کنید او کمتر از فاطمه حقیقت پژوه ، کبری رحمانپور و یا افسانه نوروزی نیست. بیایید به خودمان کمک کنیم.

Tuesday, April 11, 2006

سانسور ، هرروز بیشتر از دیروز

از ابتداي سال جاري محدوديت جديدي از سوي اداره کتاب وزارت ارشاد اعمال مي شود که ناشران را بيش از پيش تحت فشارقرارداده و روند انتشار کتاب را سخت تر کرده است.
در اقدام جديد وزارت ارشاد، ناشران کل کشور براي دريافت مجوز پيش از چاپ کتاب مجبورند علاوه بر پيش نويس کتاب هاي در دست انتشار، يک کپي از CD صفحه بندي کتاب رانيز به اداره کتاب وزارت ارشاد تحويل دهند.
به گفته برخي از ناشران با توجه به تغييراتي که در صفحات مختلف کتاب ها در CD هاي کپي شده به وجود مي آيد، تنظيم صفحات به هم مي خورد و در نتيجه بررسان امکان خواندن کتاب ها را به صورت منظم، چنانکه در پيش نويس کتاب ها وجود دارد، نخواهند داشت.
عده اي ديگر نيز شرط جديد را تنها علتي براي کنترل بيش از پيش نشر مي دانند. پيش از اين نيز وزارت ارشاد با گرفتن تعهد کتبي از ناشران براي اعمال تغييرات مميزي اداره کتاب، يک گام ديگر درسانسور و کنترل ناشران برداشته بود. و برغم همه اين محدوديت ها، جالب آن است که آمارهاي اداره کتاب نشان مي دهد سال گذشته تعداد کتاب هاي مجوز گرفته و اعلام وصول شده نسبت به سال هاي گذشته نه تنها کم نشده بلکه رشد چشمگيري نيز داشته است.
اين آمار دولتي در شرايطي منتشر مي شود که صنايع چاپ و صحافي ايران به دليل عدم صدور مجوز چاپ و خروج از صحافي از سوي ارشاد، در لبه ورشکستگي قرار دارد. انتشاراين آمار باعث شد برخي از ناشران ايراني تعداد کتاب هاي خود را که در انتظار مجوز انتشارهستند به رسانه ها اعلام کنند تا صحت گفته هايشان در باره محدوديت هاي وزارت ارشاد تاييد شود. در اين ميان کانون نويسندگان ايران نيز با انتشار بيانيه اي محدوديت هاي تازه در وزارت ارشاد را محکوم کرد .
از سوي ديگراما وزير ارشاد، محمد حسين صفار هرندي با اشاره به برخي کتاب ها که از نگاه او بدون داشتن صلاحيت لازم در دوره هاي گذشته منتشر شده اند، مميزي کتاب در ماه هاي اخير را منطبق بر قانون و بدون مشکل دانست. . به اعتقاد او در زمان مديريت گذشته اين وزارتخانه برخي کتاب هاي مبتذل با استفاده از غفلت و رندي برخي مسئولان وزارت ارشاد منتشر شده اند.
اين در حالي است که درطول هفته جاري گزارش هيات تحقيق و تفحص ازعملکرد وزارت ارشاد در 8 سال رياست جمهوري سيد محمد خاتمي نيزهمزمان با محدوديت هاي تازه وزارت ارشاد در صحن مجلس شوراي اسلامي مطرح خواهد شد.
سانسور بيشتر، آسودگي بيشتر
در حالي که موانع جديد اداره کتاب وزارت ارشاد بر سر راه صنعت نشر به خودي خود موجب بي رونقي بازار کتاب شده است، برخي از نهادهاي ديگر دولتي و حکومتي نيز در سانسور و برخورد با فرهنگ نقش مهمي را بر عهده گرفته اند. ادارات اماکن استان هاي مختلف کشور درآخرين روزهاي بهمن ماه سال گذشته با ارسال دستوري به اتحاديه هاي کتاب فروشان شهرستان ها، فروش برخي کتاب هاي چاپ شده در داخل و خارج از کشور را ممنوع اعلام کردند. مسئولان وزارت ارشاد از اين اقدام اداره اماکن اظهار بي اطلاعي کرده اند، اما بسياري معتقدند که اين مساله با هماهنگي مسولان وزارت ارشاد همراه بوده است.
مدير عامل تعاوني ناشران خراسان در اين باره گفته است: "مدتي است که اداره اماکن استان با اعلام ليستي به اتحاديه کتاب فروشان، فروش برخي کتاب هاي منتشر شده را ممنوع اعلام کرده است. اين ليست مستقيما به کتاب فروشان ارائه نشده است."
يکي از کتابفروشان مشهدي نيز در اين باره مي گويد: "نمونه چنين اقدامي در سال 72 هم صورت گرفته بود اما اخيرا ليست جديدي از طرف اتحاديه براي ما ارسال شده و فروش برخي کتاب ها ممنوع اعلام شده است. در اين ليست برخي کتاب ها به صورت مشخص و برخي کتاب ها به صورت حوزه اي ممنوع الفروش اعلام شده اند." کتاب هايي که در دوران رياست جمهوري محمد خاتمي مجوز گرفته اند نيز در اين ليست قرار دارند.
جواد آرين منش نماينده مردم مشهد و يکي از اعضاي کميته تحقيق و تفحص ازعملکرد وزارت ارشاد دوره خاتمي نيز روزگذشته درباره نشر کتاب در اين دوره گفت: "اگرچه امکان بررسي کليه کتاب هاي منتشر شده در اين دوره وجود نداشت اما در بررسي هاي نمونه اي که توسط اين کميته انجام شد، متاسفانه مشخص شد در اين زمينه مشکلات جدي وجود دارد. مشکلاتي همچون اشاعه ابتذال و آداب و رسوم غير اخلاقي، تشريح صحنه هاي نامشروع، ترويج روابط قبل از ازدواج، به سخره گرفتن اعتقادات مذهبي، انتشار افکار لائيک و نمونه هاي فراواني از ترويج مکاتب کفر آميز و الحادي از جمله مواردي است که در گزارشات کميته امور فرهنگي و رسانه به آنها اشاره شده است."
صفار هرندي چندي پيش در توجيه موانع بوجود آمده در اداره کتاب وجمع آوري برخي کتاب ها ازکتابفروشي کشورو همچنين تاييد گزارش هيات تحقيق و تفحص مجلس درباره کتاب هاي منتشر شده در دوره گذشته وزارت ارشاد گفت: "برخي کتاب هاي بي صلاحيت در دوره هاي گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از رهگذر غفلت برخي همکاران ايجاد شده اند و چه بسا در اين ميان اعمال سليقه و رندي برخي افراد که خلاف مبين و صريح قانون اقدام به صدور مجوز کرده اند دخيل بوده است. کتاب هايي منتشر شده که برخي صفحات آن را نمي توان با صداي بلند خواند، يا کتاب هايي که نوعي توهين مستقيم به فهم خوانندگان است. اما از دوره‌اي كه مجوز كتاب داده‌ايم مراقب كتابهايي كه حاوي نكات مبتذل باشند بوده‌ايم و مجوز نداده‌ايم."
اين اظهارات صفار هرندي در حالي مطرح مي شود که محمد علي شعاعي معاون فرهنگي او در دوره گذشته وزارت ارشاد نيز حضور داشته و اداره کتاب يکي از ادارات زير مجموعه او بوده است. برخي از کارشناسان اين تغيير ديدگاه را اعمال سليقه اي قانون و تحميل نگاهي خاص در حوزه کتاب مي دانند.
مشکلات و محدوديت هاي جديد در صدور مجوز پيش از چاپ، گرفتن تعهد کتبي از ناشران براي اعمال مميزي و تغييرات در کتاب هاي بررسي شده، دريافت CD هاي صفحه آرايي شده کتاب ها، عدم صدور مجوز خروج از صحافي به برخي کتاب هاي داراي مجوز و همين طور ابطال مجوز و کارت دايم نشر کتاب هايي که در دوره هاي گذشته بررسي شده اند، همگي در حالي توسط وزارت ارشاد اعمال مي شود که ديگر رمقي براي صنعت بي جان نشر نمانده است.
اين اعمال در خدمت کدام اهداف است؟

Saturday, April 08, 2006

شاعرکشان در امامزاده طاهر

نوشته ام در روزآنلاین درباره شکستن سنگ مزار احمد شاملو و فریدون فروغی.
عصر روز جمعه 18 فروردين خبري در برخي از سايت ها منتشر شد که حکايت از تخريب مزار احمد شاملو در گورستان امامزاده طاهر کرج داشت. پس از انتشار اين خبر از اولين ساعات بامداد روز گذشته بسياري از سايت هاي خبري و وبلاگ ها ي فارسي زبان خبر تخريب مزار"احمد شاملو"، شاعر بزرگ ايراني را منتشر کردند . اين درحالي است که پيش تر و در تعطيلات نوروز نيز خبري مبني بر تخريب مزار فريدون فروغي خواننده پرطرفدار ايراني منتشر شده بود. مزار احمد شاملو در گورستان امامزاده طاهر کرج در کنار مقبره شاعران و نويسندگان ديگري چون هوشنگ گلشيري، محمد مختاري، محمد جعفر پوينده وغزاله عليزاده قرار دارد.
سياوش، پسر احمد شاملو درباره تخريب مزار پدرش در امامزاده طاهر کرج گفت: "طي پنج سال اخير، تا امروز چهار سنگ قبر تعويض کرده ام که هر کدام در فروردين ماه [ آغاز هر سال] توسط افراد ناشناسي تخريب شده اند . دو شب پيش که تخريب مختصري صورت گرفت، نگهبان صحن امام زاده طاهر نسبت به اين اتفاق اظهار بي اطلاعي کرد و قول داد در حد امکان از ادامه اين مسئله جلوگيري کند، اما متاسفانه تخريب ديشب عميق تر بود و تکه هايي از سنگ قبر نيز که امضاي احمد شاملو بر آن منقوش بود، مفقود شده است".
سياوش شاملو درباره مرمت مقبره شاملو گفت: "طي يک نامه به مسولان امامزاده طاهر درخواست کرده ام که فعلا براي احمد شاملو اصلا سنگي نگذارند؛ چون هر سال اول فروردين اين اتفاق مي افتد و هر بار کسي هست که از زير بار مسئوليت شانه خالي کند".
احمد شاملو، شاعر بزرگ ايراني که بسيار مورد علاقه مردم و بخصوص جوانان ايراني است، در 21 آذر ماه 1304 شمسي در تهران متولد شد. او در طول زندگي اش توانست با خلق آثار ارزشمندي در زمينه شعر و ادبيات، تاليف و ترجمه و همچنين روزنامه نگاري دريچه تازه اي را درحوزه ادبيات و انديشه ايران ايجاد کند.
پس از انقلاب اسلامي رسانه هاي وابسته به حکومت او را مورد بي مهري قرار دادند و تهمت هاي بسياري را متوجه او کردند.
تخريب مزار اين دو چهره فرهنگ و هنر ايراني در حالي صورت گرفته است که در طول سالهاي گذشته نيز همواره شاهد اخباري مبني بر بي احترامي و عدم توجه به داشته هاي فرهنگي و هنري کشور در رسانه هاي مختلف بوده ايم. در اين ميان حتي طي سال هاي گذشته اخباري در باره وارد شدن آسيب هايي به مقبره بزرگاني چون خيام، حافظ و حتي فردوسي نيز منتشر شد، که همچنان مورد بي توجهي مسولان فرهنگي کشور قرار گرفت.در حالي که بسياري از چهره هاي فرهنگي و هنري کشور اين مساله را توهين به فرهنگ ايران مي دانند، تاکنون در خبرهاي منتشر شده در باره تخريب مزار احمد شاملو و همچنين فريدون فروغي هيچ يک از مسئولان فرهنگي اظهار نظري در اين باره نکرده اند.
آيا سکوت مسولان در مقابل مسايلي از اين دست ، نشانه بي تفاوتي نسبت به چنين اعمالي نيست؟

Wednesday, April 05, 2006

کارگر یا بسیجی، مساله این است



در حالی که کارگران صنایع مختلف کشور روزهای بسیار دشواری را از نظر معیشتی و صنفی در سال گذشته سپری کردند، با ورود نیروی مقاومت بسیج به عرصه های صنعتی و کارگری،مشکلات کارگران با نزدیک شدن به روز جهانی کارگر شکل دیگری به خود گرفت.
بسیاری از کارگران ناراضی ،طی روزهای پایانی سال گذشته دست به اعتصاب و تجمع های اعتراضی برای دریافت حقوق و دسمزدهای معوقه خود زدند که در بسیاری از موارد این تجمع های اعتراضی و صنفی کارگران با برخوردهای امنیتی و نظامی مواجه شد. این در حالی است که اعتصاب کارگران و اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی پیش تر سرکوب شده و اعضای سندیکا و بیش از 1000 نفر ازکارگران این شرکت حمل و نقل شهری در نیمه دوم سال گذشته بازداشت و بیکار شده بودند.
در این میان، سانسور خبری اتفاقات و مشکلات کارگری ، خبرمشارکت نیروی مقاومت بسیج در خدمات کاریابی ، امضای تفاهم نامه این نهاد نظامی با وزارت کاربرای مشارکت در پروژه های مختلف این وزارت خانه ، فعال سازی بسیج سازندگی در سال جاری و همچنین تقویت شوراهای اسلامی کار، برای کارگران و فعالان صنفی در نخستین روزهای سال جدید ، نشانه های مثبتی نبود. برخی از فعالان تشکل های مستقل کارگری سانسور خبری مشکلات کارگران، ورود نیروی مقاومت بسیج به عرصه های صنعتی و کارگری، بحث ایجاد اشتغال و همچنین تقویت شوراهای اسلامی کار را عاملی برای کنترل نارضایتی های کارگران و تشکل های صنفی در سال آینده می دانند.
سید محمد جهرمی ، وزیر کاراما پس از امضای تفاهم نامه با فرمانده نیروی مقاومت بسیج درباره همکاری و مشارکت بسیج، با اشاره به این نکته که نیروی مقاومت بسیج و امکاناتش تنها برای جنگ نیست، گفت: جلسات متعددي با بسيج داشتيم و با توجه به امكانات بسيج ، در خواست كرديم كه اين استعدادها و توانايي‌‏ها در امر اشتغال به كار گرفته شده و كمكي براي فارغ‌‏التحصيلان و جويندگان كار باشد . امكانات بسيج در صحنه‌‏هاي گسترده سازندگي ، فرهنگي ، مشاوره و خدمات قابل توجه است كه عملكرد بسيج گوياي اين توانايي بوده‌‏است .
از سویی در حالی که رسانه های کشور از انتشار هرگونه خبری در باره اعتصاب های کارگری و نارضایتی کارگران ایرانی منع شده اند ، بسیاری از رسانه های داخلی پیش از آغاز سال جدید و همچنین در روزهای اخیر خبر مشارکت نیروی مقاومت بسیج و وزارت کار را بصورت گسترده منعکس کرده اند. از دیگر سو نیز صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در چند روز گذشته به پخش گسترده اخباراعتصاب کارگران فرانسوی پرداخته است.يك نماينده كارگري با انتقاد از مسوولان صداو سيما در عدم انعكاس مسايل و مشكلات كارگران گفت‌‏: در شرايطي كه صدا و سيما اعتراضات اخير كارگران فرانسه را منعكس مي كند تعجب مي كنم كه چرا اعتراض هاي كارگري ايران از طريق اين رسانه منعكس نمي شود .
سفره های خالی کارگران در نوروز
در آخرین ماه وروزهای سال گذشته اخبار اعتصاب و تجمع های کارگران معترض از دردناک ترین مسایلی بود که در میان خبرهای گوناگون مربوط به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل گم شد وصدای اعتراض کارگران که از ضعیف ترین اقشار جامعه ایرانی هستند، بی هیچ توجهی از جانب رسانه های خبری نشنیده ماند. حتی در این میان خبرعدم آزادی منصور اسانلو ریس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد و همچنین بازداشت مجدد منصور حیات غیبی دیگر عضو این سندیکا نیز در میان بی خبری تعطیلات نوروزی گم شد.
این بی خبری و سکوت در حالی اتفاق افتاد که برخی از فعالان و کارشناسان مسایل کارگری اعتراض و اعتصاب های پراکنده و نامنظم کارگری در مناطق مختلف کشور و همچنین برخوردهای امنیتی صورت گرفته با کارگران را یک مقدمه و نقطه آغازی برای ایجاد سندیکاهای کارگری و حتی اعتراض های گسترده صنفی در سال جدید می دانند. از سویی دیگر اما با آغاز سال جدید ، نه تنها سیاست های دولت جدید و همچنین وزارت کار درقبال خواسته ها و اعتراض های کارگران تغییرنیافته بلکه ورود نیروی مقاومت بسیج و تقویت شوراهای اسلامی کار نشان دهنده این مساله است که سیاست مقابله و سرکوب کارگران همچنان ادامه دارد.
در روزهای 29 اسفند سال گذشته و اول فروردین ماه سال 85 تجمع كارگران "صنايع پوشش رشت" با برخورد نیروهای امنیتی وعوامل نيروي انتظامي وهمچنین بازداشت و مجروح شدن چند تن از اين كارگران پايان يافت. كارگران صنايع پوشش رشت که تعدادشان بیش از 500 نفر بود به دليل عدم دريافت 5 ماه حقوق و مزايا، روز 29 اسفند ماه با آتش زدن لاستيك، جاده اصلي رشت - بندرانزلي را به مدت يك ساعت مسدود كرده بودند كه سرانجام ماموران امنیتی و نيروي انتظامي براي باز كردن جاده مسدود شده به کارگران حمله ور شده و تعدادی از آنها مجروح و برخي دیگرازکارگران را بازداشت کردند.
از سویی در چند روز پایان سال خبر آزادی تعدادی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد تا حدی سبب شد تا کارگران و اعضای این سندیکا از اعتصاب و اعتراض های خود چشم پوشی کنند . اما با گذشت تنها دو روز ابتدا منصور حیات غیبی و روز جمعه گذشته حسن محمدی مجددا بازداشت و به زندان منتقل شدند. از دیگر سو اعتراض و اعتصاب های کارگران همچنان از روزهای آخر سال تا کنون ادامه دارد. پس از اعتصاب های کارگران معدن سنگرود گیلان و کارگران شرکت واحد مقابل مجلس شورای اسلامی ، تجمع اعتراضی صدها تن از کارگران شرکت مخابرات که خود را نماینده بیش از 17 هزار کارگر این شرکت می دانستند و همچنین کارگران نساجی غرب (کرمانشاه) در مقابل نهاد ریاست جمهوری در چند روز پایانی سال تنها نمونه هایی از نارضایتی کارگران کشور بود که برخی رسانه ها به آن پرداختند. یکی از کارگران معترض در این تجمع مقابل نهاد ریاست جمهوری به یکی از خبرگزاری ها گفت: مفهوم عدالت گستري و مهرورزي دولت محترم را هم فهميديم , از اين پس مي گوييم: دولت اخراج گستري! هشت سال هم كار كرديم و هم جنگيديم ، اما اگر مي‌‏دانستيم اينگونه مي‌‏شود‌‏، مي‌‏رفتيم و در صف دشمنان مي‌‏ايستاديم ، شايد آنان قدر ما را بيشتر مي‌‏دانستند!
در حالی که بسیاری از کارگران صنایع مختلف کشور جشن سال نو را حتی بدون دریافت مقداری از حقوق معوقه خود و با سفره های خالی گذراندند ، دعوای سیاسی وزارت کار ، شوراهای اسلامی کار و تشکیلات خانه کارگر همچنان ادامه دارد. یکی از فعالان تشکل های کارگری در گفت و گو با خبرنگار روز با اشاره به این نکته که هیچ کدام از این سه طرف درگیر به کارگران و وضعیت سخت معیشتی آنها فکرنمی کنند ، گفت: تمام کارگران کشور می دانند که تمام این بحث و جدلها برای گرفتن امتیازات بیشتر برای این نهاد ها است ، چرا که اهداف شان سیاسی است. در چند سال گذشته بسیاری از کارگران صنایع مختلف خود به این نتیجه رسیده اند که باید برای احقاق حقوقشان خود تشکیلات مستقل بوجود بیاورند. نمونه این مساله هم تشکیل سندیکای شرکت واحد است. به گمانم دیگر زمان تشکل های دولتی و وابسته که خود را مدافع حقوق کارگران معرفی می کنند، بسر آمده است و بزودی شاهد تحولات گسترده ای در این حوزه خواهیم بود.

سیاسی باز ی با کارگران سیاست زده
در حالی که کارگران ایرانی روز به روز نسبت به سیاست های دولت ، وزارت کار و همچنین تشکل های وابسته بی طاقت می شوند ، دعوا های سیاسی برای جلب توجه کارگران در آستانه روز جهانی کارگر نیز بیشتر می شود.
سید محمد جهرمی ،وزیر کاردر اوج اعتراض های کارگران طی روزهای پایانی سال درباره راه حل مشکلات و نارضایتی های جامعه کارگری کشورگفت: افرادي هستند كه لباس نو مي‌‏پوشند و از توان مالي قابل توجهي برخوردارند ، اما اين‌‏ها ارزش نيست ، اگر رفتار بر اساس تعاليم اسلامي باشد ، نيازي به قوانين و آيين‌‏نامه ها نيست ، بلكه رفتار خوب كارگر و كارفرما مشكلات را حل مي‌‏كند.
از سویی اما حسن صادقی معاون دبیرکل خانه کارگر درباره دشواری های سال جدید و همچنین سیاست های وزارت کار در قبال کارگران گفت: نيمه اول سال 85، ايامي بسيار دشوار در انتظار نهادهاي كارگري خواهد بود ، اما با آغاز نيمه دوم ، بار تشكيلات كارگري سبك‌‏تر خواهد شد . سال آينده ، سال بگير و ببند و احتمالا زنداني شدن برخي اعضاي تشكيلات كارگري خواهد بود و اگر اين مسير سخت را تحمل كنيم ‌‏، در آينده سربلند خواهيم بود .
این در حالی است که نمایندگان و مسولان شوراهای اسلامی کار ازعملکرد دولت در برخورد با کارگران و همچنین تعیین حداقل دستمزد 150 هزار تومانی کارگران برای سال 85 حمایت کرده و آنرا مناسب توصیف می کنند. "علي‌‏اكبرعيوضي" ، رئيس كانون شوراهاي اسلامي كار استان تهران اما نظری برخلاف دیگر نماینده کارگران در شورای اسلامی کار دارد. اودر این باره گفت : "پس از تشكيل دولت نهم شاهد بوديم كه معيشت مردم به خصوص قشر زحمت‌‏كش كارگر مورد توجه قرار گرفت و اولين جرقه موثر آن ، افزايش منطقي دستمزد سال 85 كارگران بود . ايكاش در گذشته به همين ميزان به افزايش دستمزدها توجه مي شد ، تا امروز شاهد اين وضعيت اسف‌‏بار نبوديم ."
سیاسی بازی مسولان وزارت کار و تشکل های دولتی که خود را مدافع کارگران می دانند در حالی صورت می گیرد که برخورد های امنیتی و دستگیری فعالان تشکل های کارگری با نزدیک شدن به روزجهانی کارگرافزایش یافته و حتی بسیاری معتقدند که با ورود نیروی مقاومت بسیج و مشارکت این نهاد نظامی در کنترل و بدست گرفتن صنایع بزرگ کشور، تشکل های مستقل کارگری تحت فشار بیشتری قرار خواهند گرفت.
آیا ورود نیروی مقاومت بسیج در عرصه های صنعتی و مشارکت این نهاد نظامی با وزارت کار نشانه پا گرفتن تشکل های مستقل کارگری است و یا جایگزینی است برای کارگران ؟

Sunday, April 02, 2006

تعطیلات هم تمام شد

به سلامتی این چهارده روز تعطیلی هم تمام شد . از این تعطیلی طولانی خیلی بدم می آید